تطبیق دانش یا دانش تطبیق؟

استادان بزرگی مثل ایت الله محمد باقر صدر، ایت الله بهشتی و مطهری و علامه جعفری و طباطبایی، مطالعه ای بین ادیان الهی و مکاتب ضد الهی کرده، نظر هایی ابراز نموده اند. پیروان و شاگردان سعی کردند: این کار انها را تطبیق دانش و علوم اسلامی با علوم روز نام گذاری کنند. در حالیکه این طور نیست و شان آنها، اجل از این عمل است. دانش الهی با دانش ضد الهی، قابل جمع یا مقایسه نیست. مثل این است که بگوئیم علی و معاویه! البته از نظر خیلی ها، علی ع برتری هایی به معاویه دارد. اما شان علی این نیست که: با همچو جرثومه فسادی مقایسه، یا همسنگ شود. امام علی ع خود می فرماید: الدهر انزلنی! ثم انزلنی حتی یقولون علی و معاویه. یعنی توهین به شان خود می داند که: با معاویه برابر یا مقایسه شود. علی ع باید با انبیا و اولیا مقایسه شود، مقایسه با شیطان و شیطان صفتان، قیاس مع الفارق است. برای روشن موضوع باید بدانیم که: اندیشه و ضد اندیشه قابل جمع نیست. زیرا در تناقض هشت وحدت شرط است. و جمع بین متناقضین محال است: مثل شب و روز، نور و تاریکی. اما اگر یکی از این شرایط کم باشد، به شکل تضایف یا تضاد قابل بحث است. مثلا اگر وحدت زمان در تضاد شب و روز شرط نباشد، توالی به حساب آمده و شب بعد از روز، و روز بعد از شب می آید، که طبیعت چنین است. در نور وتاریکی وحدت مکان نباشد، یک جا نور و جای دیگری تاریکی، قابل بحث است یا: پدر و فرزندی که آن را تضایف هم می گویند. حال باید دید که خدا و شیطان نقیض هم هستند یا متضاد؟ و اندیشه خدایی با اندیشه شیطانی، قابل مقایسه هستند یا خیر. چه رسد به اینکه بخواهیم آنها را تطبیق بدهیم! البته آموزش تطبیقی داریم! مثلا چند کشور اموزش های خود را، با هم تطبیق می دهند تا نقاط اشتراک و افتراق آنها معلوم شود. طبیعتا این کار برای طرفین است، یعنی کمبود هریک با دیگری برطرف شود. اما در اندیشه یا مکتب الهی، می توان از از اندیشه شیطانی یا ضد خدایی، وام گرفت؟ این توهین به خداوند نیست؟ که بگوییم در قران یا کتاب های آسمانی، چیزی را از ما پنهان کرده! که باید از شیطان بپرسیم؟ اما یک راه باقی است، و آن اینکه پالایش اندیشه کنیم. یعنی هدف این است که: سیستم فکری غیر خدایی، ضعف هایش آشکار شود، و کنار برود. پس منظور علمای اعلام و متفکران اسلامی این بوده که: ثابت کنند که (الاسلام یعلوا و لایعلی علیه) اسلام در هر زمینه حرف دارد.(کلمه الله هی العلیا). که از همه حرف ها و نظریه ها بالاتر است. لذا علامه امینی در میان کتب اهل سنت غور می کند، به یک دلیل: ثابت کند که همه حرفهای انان اشتباه است، و اگر صحیح هم باشد، از امامان شیعه گرفته اند. بنابر این از متون اهل سنت دلیل بر: اثبات نظریه اسلامی و شیعی میاورد. نظریه شیعه این است که: ولایت یعنی حکومت و سیاست. ولی اهل سنت می گویند: ولایت یعنی دوستی! انحراف از حق ولو یک ذره هم باشد، باطل محسوب می شود. لذا علامه طباطبایی در اصول فلسفه و روش رئالیسم، به دنبال اثبات انحراف حداقلی برای مکاتب دیگر است. از ماتریالیسم تا پویزیتیویسم، همه می گویند: فقط هر انچه دیدنی است، علم است. ممکن است شنیدن (یا حواس پنجگانه) را هم اضافه کنند، ولی باز هم انحراف است. حتی اگر متافیزیک، حس گرما و سرما و شادی و غم و غیره را هم به ابزار شناخت اضافه کنند، باز هم شیطانی و انحرافی است. زیرا سعی همه آنها این است که: وحی را از حیطه علم خارج کنند. یعنی هرچه وسعت ابزار شناخت بیشتر شود، تا آن ابزار اصلی فراموش شود، این عقاید شیطانی است. بنابر این تطبیق مطلق معنایی ندارد. بلکه تطبیق با قبول وحی مصداق پیدا می کند. 

نشست خبری پیامبر برگزار می شود

بزرگترین نشست خبری پیامبر گرامی اسلام، برای تشریح دستاوردهای دین مبین، و تکمیل سفر های استانی، در روز عید غدیر آغاز می شود. این نشست در حضور تمامی شرکت کنندگان در: همایش سالانه حج: با بیش از صدو ده هزار نفر تشکیل خواهد گردید. یازده هزار نفر خبرنگار و نویسنده آن را پوشش خبری داده، ثبت و مخابره خواهند نمود. همزمان، جشن عید غدیر نیز، بصورت آن لاین در سراسر جهان برگزار خواهد شد. شرکت تمامی گروههای سنی و: تمامی رسانه ها، در حداکثر ظرفیت خود آزاد می باشد. در این نشست پیامبر اسلام سخنرانی نموده، و آخرین وحی الهی را که برای تکمیل دین خداست، قرائت خواهد کرد، و در پایان نیز به معرفی جانشین خود، اقدام و از همه مردم بیعت خواهد گرفت. خبرنگار ماهین نیوز می افزاید: در این مراسم پر شکوه، اول کسانی که: جانشینی حضرت علی ع را تبریک خواهد گفت، شخص شخیص حضرت عمر  و ابابکر صدیق می باشند. وجود نازنین پیامبر اکرم، بار ها در مراسم مختلف به این موضوع اشاره کرده است. در روز نخستین دعوت فرمود: اگر کسی امروز بر من ایمان بیاورد، جانشین بعد از من خواهد بود! اما منافقین موضوع را به مسخره گرفته، گفتند ما ایمان نمی اوریم. آن روز تنها حضرت علی بود، که دست بلند کرد و پسر عموی خود را تایید نمود. زمانی حضرت علی ع پیامبر را تایید میکرد، که همه او را آزار و اذیت می کردند. ولذا این تایید دوطرفه بود. زیرا هرگاه جان پیامبر در جنگها به خطر می افتاد، علی ع از ایشان پشتیبانی می کرد. در حالکیه دیگران! که بعد ها جانشینی خودخوانده شدند، حتی در جبهه ها حضور نداشتند. سوره برائت را، حضرت علی بود که به تنهایی بر مردم مکه خواند! و شب هجرت او بود که بر جای پیامبر خوابید. و خود را به لبه تیز شمشیر هایی سپرد، که شورای هماهنگی قبایل مکه محسوب می شدند. اعراب جاهلی او را فارس خوانده، گفتند که قران، گفته های فارسی زبان (سلمان فارسی ) است. فارسی زبانان بی شعور هم، او را عرب خواندند. در حالیکه از سلاله حضرت اسماعیل، فرزند حضرت ابراهیم بود. حضرت ابراهیم ایرانی بود، و نام پدرش آذر بود.(قال لابیه آذر) فرزندش اسماعیل را به اراده خدا، به مکه برد. به همین جهت اولاد اسماعیل را، قوم من کورش می گفتند (قرشی یا کورشی) وقتی که: در جنگ خندق تاکتیک جنگ را از سلمان فارسی پذیرفت، و آن را اجرا کرد دشمن شکست خورد. در حال کندن خندق، جرقه هایی جهید و الله اکبر گفت. پرسیدند چه شده فرمود: من بار اول دیدم اسلام روم را فتح کرده! و بار دوم دیدم دروازه های ایران را باز کرده! منافقان او را مسخره کردند. ولی بعد که دیدند درست است، فتوحات را بنام خود ثبت کرده، بحث عرب و عجم را مطرح نمودند. در حالیکه ایران با نهضت هایی چون مانویان و ارژنگیان، آمادگی شورش و پذیرش دین اسلام را داشتند. درست مثل زمان حال مردم اروپا و آمریکا. حتی یزدگرد سوم را یک آسیابان دماوندی  کشت، و تحویل مسلمانان داد تا غائله تمام شد. و اینگونه بود که برای اخرین بار، خداوند به پیامبرش دستور داد تا: جانشینی را معلوم کند. پیامبر در روزغدیر، علی را بردست بلند کرد تا: همه ببینند و بعدا کس دیگری را بجای او اشتباه نگیرند. ولی باز هم مردم فریب درون خود را خورده، از عدل علی به ظلم دیگران پناه بردند. الان هم روزگار ما همان است. مردم از عدل اسلام، به ظلم استکبار پناه برده اند. ترجیح می دهند از پلیس ایالتی کتک بخورند! ولی نماز نخوانند، حجاب نداشته باشند. آنها از دستورات ساده اسلام ناراحت هستند، ولی تن به ذلت همه قدرت های پوشالی می دهند. غدیر قصه امروز ماست! علی یار تان 

Dear people of the new country: Kashmir and all divisions

In the name of God

77/121/2020/18

Dear people of the new country: Kashmir          

At your request: For the independence of your country, and for the liberation from the new US colonialism, you are hereby informed that: The matter was raised at the first meeting of the Supreme Council: the Islamic United Nations and agreed to your request. So you can have a Constitution and presidential election for yourself, like an independent country. Replace the People's Police Force with the Federal Police, and use the National Army. If any country, including the United States, attacks you as an aggressor, fight him. You must occupy the U.N building for jobless and homeless people. Never connect by to party and election

It is your new Mark and flag

May God help you and keep you

Secretary General of the Islamic United Nations

Ahmad Hosseini

[e-mail]

Independent people of Islamic Republic of Kashmir

66/110/1033

Honorable President of the United Nations

Greetings and Regards

"We, the people of Kashmir, and all division’s call for the repeal of the United States law," he said. So that each of us, as an independent, recognized country, has: a president with a direct vote and a constitution. If that organization does not recognize us and makes excuses, we will all have to surround the United Nations and surround it. We may even set it on fire! Because: it hinders our goals.

Thanks

Independent people of Islamic Republic of Kashmir